لحظههای پایانی ماه میهمانی خدا
فقط لحظاتی اندک مانده است تا زنگ اتمام ارفاق خدا به صدا درآید و سفره میهمانی خدا برچیده شود.
صد شکر بر این آمد و صد حیف از آن رفت(1)
در خوان گسترده خدا چه میوه های رنگینی بود، تسبیح،عبادت، صدقه، اخلاق نیکو، استغفار، دستگیری شیطان، درهای باز بهشت و پنجره های بسته جهنم.
سجدههای طولانی و لحظههای اقامه نوافل، برترین روزها و زیباترین شبها.
و اکنون لحظههایی، فقط لحظههایی مانده است، خوان گسترده میهمانی خدا تا غروب امروز برچیده خواهد شد.
آیا از این رهگذر تناول فرمودی؟ آیا رستگار شدی؟ از آتش جهنم رهیدی؟ یا نه هنوز هم گرد اندوه و غبار معاصی گریبانگیر تست؟
هنوز سنگینی بار گناه گردهات را میآزارد؟
فقط لحظههایی مانده و پس از این میهمانی راه درازی است سخت و ناهموار گردنههایی بس داغ و دشوار، به سختی هزاران سال در بیابانی لم یزرَع، خشک و بی آب.
تمام وجودمان را سیاهی گرفته. تاریکی بر جای جای دلهایمان استیلا یافته، فقط کوره راهی بر دل، سوسو می زند شاید از آن کوره راه دلهایمان روشنی یابد. راستی از خدای منّان طلب بخشش نمودی؟ مگر نشنیدی که فرمود: «وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ (2)»
آیا صدای منادی را نشنیدی که فرمود: « اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا(3)» یعنی:از پروردگارتان طلب آمرزش نمایید «حتماً او می بخشد، چرا که او بسیار بخشنده است و چون استغفار نمودید، درهای رحمت آسمانی را به سوی شما می گشاید و شما را به ثروت و فرزند مدد خواهد ساخت و باغها و رودخانهها پیشکش شما خواهد نمود.
تا وقت باقی است از خدا بخواهیم که همچنان، اهریمنان را در بند بدارد و درهای بهشت را باز داشته و درهای جهنم را بسته بدارد.
راستی جانهایتان را آزاد ساختید؟
بارتان را سبک نمودید؟
مرحبا؛ آفرین بر شما
نکند که ناممان در سیاهه نااهلان باشد.
نکند خدای بزرگ ما را در این ماه نبخشیده باشد؟
راستی سجده های طولانی چگونه بود؟
با خدا آشتی کردی؟
از باغستان رحمت میوه چیدی؟
یتیمان را نوازش کردی؟
از مستمندان دلجویی نمودی؟
خویشان و بستگان را زیارت کردی؟
در گرسنگی به یاد قیامت افتادی؟
تشنگی روزهای بلند قیامت را یاد کردی؟
راستی اگر چنین نکردی زود بشتاب که وقت تنگ است و سفره برچیده خواهد شد.
گاهی اوقات حدیث نفس میکنم و نزد خود میگویم چرا فُضیل ایّاز فقط یکی است؟
فُضیل همان حرامی راه زنی است که رئیس قافله حرامیان بود و در یکی از سرقتهای مسلحانهاش وقتی از دیواری بالا میرفت صدای زیبای قرآنی را شنید که میگفت: « أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ(4) یعنی آیا براى کسانى که ایمان آوردهاند هنگام آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقیقتى که نازل شده نرم (و فروتن) گردد و مانند کسانى نباشند که از پیش بدانها کتاب داده شد و (عمر و) انتظار بر آنان به درازا کشید، و دلهایشان سخت گردید و بسیارى از آنها فاسق بودند؟ »
و چون این صدا را شنید، دیگر دست از حرامی گری برداشت و در وادی معنا آنقدر گام برداشت تا که ، از عارفان بنام شد، فضیلی صاحب خصائل محموده و صفات حمیده و پیشوایی برای بسیاری در همیشه تاریخ.
آری برادر؛ حُر ریاحی ، فضیل ایاز ، بُشر حافی ، عبدالفرار ، رسول ترک و صدها چون آنان ....
چرا فقط آنان؟ مگر ما را به گردونه خداجویان راهی نیست ؟؟
نومید هم مباش که رندان خرقه پوش با یک خروش به منزل رسیدهاند
نگاه در احوال افلاکیانی چون حر و فضیل و بشر و ... ، ما خاکیان را چه بسا نگران و یا خوشحال سازد، شاید که به کار ما آید و شاید که بکار نیز نیاید، گذری در یاد ما باشد و دیگر هیچ.
اما آنچه مهم است؛ این است که ما خاکیان، همانهایی هستیم که پیامبر فرمودند: پشت هایمان گرفتار سنگینی گناهان است و جانهایمان در گرو کردارمان، و این حقیقت است ، باید این را دریافت، گرده هایی سنگین از گناه و انبانی خالی از هر توشه .
باید بر سر این خوان گسترده، توشه برگیریم، راه دراز است و سخت و کئیب و ناهموار ، باید که استغفار نماییم و از خدای بزرگ بخشش طلبیم ، انابه و بازگشت نماییم و توبه سازیم. توبه ای که دیگر راه برای بازگشت به کوچه شیطان در آن نباشد، توبه نصوح(5) ، شاید که خدای قادر بی نیاز، گردنهای ما را از آتش عذاب خویش رها سازد.
جانشینان خدا در روی زمین، صاحبان عصمت را می گویم، همانانی که دوستان خدا هستند و مماتشان نیز چون زندگیشان جاودانه است و نظاره گر کردار مایند، راه راستی و درستی را به ما نشان دادهاند اما غافل از آنکه دلهای ما نمی
شنود، نمی بیند و شاید که در خوابیم چرا که الناس نیام اذا ماتو انتبهو (6) یعنی مردمان همواره در خوابند و آنگاه که مردند بیدار خواهند شد و شاید که خواب خواب نیستیم ، خود را به خواب زده ایم، آری خود را به خواب زده ایم ، نکند از آنانی باشیم که حقیقت را می شناسند اما از آن روی می گردانند. ان الذین کفرو عما انذرو معرضون(7) .ناسپاسان آنانند که چون هشدارشان دهی و نهیبشان زنی روی گردانند.
آری همانان که ولی تعمتان مایند، گفتند «الا اخبرکم بدائکم و دوائکم ، دائکم الذنوب و دوائکم الاستغفار(8)» یعنی نمیخواهید شما را به درد و درمانتان آگاه سازم ؟ درد شما گناهان شماست و درمانتان نیز درخواست آمرزش از خدای بزرگ استیعنی استغفار.
دوستان وقت تنگ است خدای بزرگ فقط در این ماه مبارک اهریمنان را در بند نموده است درهای بهشت فقط در این ماه باز است. ابواب جهنم فقط در این ماه بسته است.
پس تا وقت باقی است از خدا بخواهیم که همچنان، اهریمنان را در بند بدارد و درهای بهشت را باز داشته و درهای جهنم را بسته و این خواهد شد؛اما چگونه ؟ چون تو خدایی شوی، رمضانی گردی، آزارت را از آفریدگان بازداری، کردارت را نیکو گردانی و خویشان را دلجویی و یتیمان را بنوازی، اهریمنان در بند باشند و درهای بهشت همواره باز !
و اگر چنین نشد و تو در ماه میهمانی خدا ، توشه ای بر نگرفتی و از خدای بزرگ رخصت نطلبیدی و لا جرم نخواستی که او تو را ببخشاید، اینک کار دشوار خواهد شد ، پیامبر گرامی فرمود : بد بخت آنکس است که از بخشش خدا در این ماه بزرگ محروم گردد( 9)
امام صادق نیز در همین مجال فرمودند : چون بنده در این ماه بخشیده نشود باید تا رمضان آینده شکیبایی کند (و آیا در رمضان دیگر بخشیده شود یا نه نمی دانیم؟ و یایا تا رمضان دیگر زنده باشد یا نه باز هم نمی دانیم) حضرتش فرمود مگر آنکه همراه حاجیان، وادی عرفه را درک نماید(در آن حال ؛ ممکن است مجال دیگری برای آمرزش وی باشد)
دوستان و عزیزان تبیانی ، جوانان و نوجوانان ، دختران و بانوان ، عمری است بس کوتاه ، بیائید غافل نباشیم ، بیائید قدر بدانیم ، بیایید خودمان باشیم، همان خودی که خدایش در سوره روم آیه 30 گفت : فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا یعنی پس روى خود را با گرایش تمام به حق، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است.
تا دیگر لحظه های خوش یکتا پرستی بدرود